نجوا

یا صاحب کل نجوا

نجوا

یا صاحب کل نجوا

۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است


بسم الله الرحمن الرحیم


"یا صاحب کل نجوا"


انسان موجودی دو مرحله ای


انسان موجودی دومرحله‌ای است. داستان ساحرانی که رویاروی موسی ایستادند، گواه وجود این دو مرحله در انسان است.

قَالُواْ لِفِرْعَوْنَ أَ ئنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن کُنَّا نحَنُ الْغَالِبِینَ قَالَ نَعَمْ وَ إِنَّکُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّبِین‏……فَأَلْقَوْاْ حِبَالهَمْ وَ عِصِیَّهُمْ وَ قَالُواْ بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَلِبُون‏»

حدود همت ساحران، اجرت است و بالاترین ارزش از نظر آنها، عزت فرعون است که به آن سوگند می‌خوردند. اما پس از مشاهدة بلعیده شدن ابزار آنان به وسیله عصای موسی؛ فَأُلْقِىَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ قَالُواْ ءَامَنَّا بِرَبّ‏ِ الْعَالَمِینَ رَبّ‏ِ مُوسىَ‏ وَ هَارُون.

در این هنگام، فرعون اعتراض می‌کند که  قَالَ ءَامَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَکُمْ  إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِى عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ  لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکمُ مِّنْ خِلَافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِین.

در این حال، ساحران، مسئلة انقلاب الی‌الله را مطرح می‌کنند، و کشته شدن را پدیدة بی‌اهمیتی می‌دانند و تنها رضای خدا را مهم می‌شمارند.

در مرحلة پیش از انقلاب، اینگونه انسان بجز مزد، نمی‌خواهد و بجز توانمندی بیدادگران نمی‌بیند. اما پس از مرحلة انقلاب، بجز قدرت خدا نمی‌بیند و بجز رضای او نمی‌خواهد.

مشابه این مطلب کتاب تدوینی را انسان در شکوفایی جانداران چند مرحله‌ای می‌بیند. برای نمونه، کرم ابریشم با مرحلة کرمی و مرحلة پروانه‌ای بنگریم که نوعی انقلاب است. مرحلة پیله‌ای، واسطة بین دو مرحلة کرمی و پروانه‌ای است.

ساحران پیش از انقلاب، در مرحل کرمی و پس از انقلاب، در مرحله پروانه ای هستند. مرحله پیله ای آنها، تفکر قبل از سجده آنهاست.

باز قرآن می‌گوید: أَ فَلَمْ یَسِیرُواْ فىِ الْأَرْضِ فَتَکُونَ لهَمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بهِا أَوْ ءَاذَانٌ یَسْمَعُونَ بهِا  فَإِنهَّا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لَاکِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتىِ فىِ الصُّدُور اگر سیر در ارض، مرحلة پیله‌ای انسان پنداشته شود، داشتن قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بهِا...، مرحلة پروانه‌ای انسان بوده و دورة پیش از سیر فی‌الارض را که تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتىِ فىِ الصُّدُور باشد می‌توان مرحلة کرمی انسان پنداشت.



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۱۲
فاطمه صالحی

بسم الله الرحمن الرحیم

"یا صاحب کل نجوا"


"نباء عظیم"

آری عظیم است. مو ،لای درزش نمی رود این نباء پرعظمت. منتها نه هر کس را یارای درک آن باشد الا "لمن کان له قلب". بقیه را همین بس که بگو مگو راه بیندازند و بهانه بجویند و اختلاف کنند.
حال ببین خدای حکیم را که چگونه جواب میدهد به این قوم مسئله جو.
به قول مدرسه ای ها موضوع را باز می کند و از پایه تشریح می کند شروع می کند...
آقا،همین زمین،مهد است گهواره است مگر طفل تا ابد مهمان گهواره می ماند؟ قدری که پرورش یابد، ترکش می کند.
حالا شب و خوابت را ببین و پوشش و آرامش آن ها را حس کن،
حس هر روزت را بچش.
اصلا بر فرض که تا به حال روز و شب و خواب و بیداری برایت معنا نداشته است، دست کم دیگر ابر را و بارانی که در زمین فرورفته و دانه ای که سربرآورده را دیده ای .درک این رفتن و آمدن سخت است؟
این ها که گفتم خشت های اول اند که اگر کج بگذاریشان،دیوارت صاف می رود می خورد به "جهنم مرصاد"
و "قریب" باشد روزی که "قدمت یداه" خودت را ببینی  و نیاید از تو خطابی الا این که "یا لیتنی کنت ترابا".
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۱۲
فاطمه صالحی


بسم الله الرحمن الرحیم


"یا صاحب کل نجوا"


تسائل یه معنی سوال پرسیدن از سر بهانه جویی و ایجاد اخنلاف است که از روش های کفار است و موجب ایجاد اختلاف و هرج و مرج در جامعه نیز میشود.


برای انسان حتی ظن و گمان به اینکه موجودات غایت دارند،کافیست که به سمت ایمان و تقوا سوق بگیرد.


انسان با دید غایت نگر به پدیده های اطراف و تاثیر گرفتن از غایت آن ها ،به درک غایت خود نزدیک می شود.


زمین یکی از پدیده هایست که غایتش مهاد بودن است انسان باید در آن تا موعدی مقرر پرورش می یابد و بعد با ترک آن  و بهمراه تاثیر از غایت آن در قیامت حاضر شود.


انسانی که نتوانسته در دنیا غایت نگری کند و تاثیری از غایت پدیده ها نپذیرفته در قیامت خود را بی ارزش تر از خاک می بیند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۰۳
فاطمه صالحی


بسم الله الرحمن الرحیم


"یا صاحب کل نجوا"


از سوره بروج...


انسان در احاطه ی سیستم شهودی عالم است. افکار و باورها و اعمال او با با این سیستم رصد می شوند و در روز موعودبه شهادت آورده می شوند.


انسانی که طبع خودبرتر بینی و تفوق وتسلط بر دیگران را در خود پرورش می دهد از بروج و شهود و روز موعود غافل است و در حقیقت از اصحاب "قعود" است.


"بطش شدید" پاسخ خداوند است به کسانی که موجب نقمت مومنان می شوند و گویای اینست که خداوند حامی و پشتیبان مومن است.


هر رخدادی در زندگی انسان تحت نظام تدبیر ربوبی است و هیچ انقطاعی در تجلی حق وجود ندارد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۵۰
فاطمه صالحی


بسم الله الرحمن الرحیم


"یا صاحب کل نجوا"


از سوره طارق...


جهت و مسیر کمال انسان هم به صورت تکوینی و هم به صورت تشریعی، دارای طارق و راهنماست.


انسان در پیمودن طریق رشد و کمال ، حافظ دارد.


قرآن و اهل بیت (ع) ییان کننده سیستم فصل در عالم هستند.


انسان باید مبنای هدف گزینی را "تفصیل" قرار دهد و با توجه به آن هدف ها را اولویت بندی کرده و عمل نماید.


کسی که به قول فصل اعتنا نمی کند، گرفتار کید می شود و سقوط می کند.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۲۳
فاطمه صالحی


بسم الله الرحمن الرحیم


"یا صاحب کل نجوا"


چشم آسمان

آن جا ...
آسمان چشم به راه است .
ستاره اش چشمک میزند.
این جا...
دلی بی تاب رفتن است.
نگاهش مانده که راهی بیابد.
از آن جا به این جا بارقه ی امید می بارد.
می خواندش از دور ...از نزدیک :
ببین من پناه توام،
پس بخواه!
برخیز از زمین و به آسمان برگرد.
قدم به قدم می رود تا می رسد به ستاره.
و از این جا ردپای نورانیش پیداست. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۳:۰۴
فاطمه صالحی

بسم الله الرحمن الرحیم

"یا صاحب کل نجوا"

وقتی انگشت های اشاره،این طرف و آن طرف سرگردان بودند
گفتی...الله احد...
به کدام سمت؟ به کدام سو؟ وقتی احدیتت همه جا را پر کرده است.
آن انگشت اشاره ها در حقیقت انگشت حیرتند مانده در افسون یکتایی تو.
"الله صمد"را که گفتی منتها و مقصد هر چیز را نشانم دادی .
یا منتهی طلب الطالبین...
یا منتهی امل الاملین...
یا منتهی همم العارفین...
یا منتهی...
می رسم به ..."لم یلد و لم یولد ولم یکن له کفوا احد"...
و "نه" می گویم به هر تفکیک به هر اقتباس به هر تشبیهی.
...و زمزمه ای آرام می پیچد:
" یا احد و یا صمد ...یا من لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفوا احد"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۵۸
فاطمه صالحی


بسم الله الرحمن الرحیم


"یا صاحب کل نجوا"


نام خداوند تمام کننده ی همه ی کارهای ناتمام است.


هر مخلوقی حُسن و جمالش را از خالق دارد و حمد هر حین و زیبایی در حقیقت،حمد خداوند است.


اساس کار خداوند بر رحمت است و اگر عقوبت می کند از روی لطف است. بخشیدن گناهان و دادن فرصت برای جبران خطاها، همه از رحمت اوست. انسان نیز باید در برنامه زندگی، اساس کار خود را بر رحمت قرار دهد.


تنها معبود و یاری رسان خداوند است و راه رسیدن به صراط مستقیمش استعانت و عبودیت

خالصانه ی اوست.




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۲:۵۲
فاطمه صالحی